آویساآویسا، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 1 روز سن داره

آویسا عزیز مامان و بابا

سرکار رفتن مامان

مامانی از دیروز ما یکمی از هم جدا شدیم و مامانی میره سرکار. خیلی برای مامان سخته ازت جدا میشه کاش تو خیلی ضربه نبینی.
19 مرداد 1393

اویسا و عینک عروسک

    مامانی الهام عینک عروسکشو زد به چشمات و ازت عکس گرفت چون خوشت نیومده بود خیلی تکون می خوردی و عکست اینجوری شد.انشاله هیچوقت عینکی نشی و چشمای خوشگلت سالم باشن ...
16 مرداد 1393

باغ وحش

  مامانی دیروز با خاله اینا و عمه اینا رفتیم باغ وحش. دو قلوهای عمه هم بودن. تو باغ وحش فقط فیل و طوطی و گوزن برات جلب توجه می کرد. طوطیها چون بالا و پایین می رفتن و صدا می کردن فیلا چون خیلی بزرگ و نزدیک به ادما بودن و گوزنا چون لباست سبز بود تو رو با غذاشون اشتباه گرفته بودن و دورت جمع شدن تا بخورنت ...
16 مرداد 1393
1